۱. تعریف اضحیه و قربانی: قربانی اسم است برای شتر، گاو و گوسفندی که در روز عید خجستهی قربان یا ایام تشریق یعنی روزهای ۱۱و۱۲و۱۳ ذی الحجه برای تقرب بە خداوند ذبح میگردد.
۲. دلیل شرعی قربانی: (فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ) [کوثر: ۲] پس برای پروردگار خود نماز بخوان و قربانی بکن. (وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ) [حج: ۳۶] «و [قربانى کردن] شتران [درشت اندام] را برایتان از شعائر خداوند گردانیدهایم، در آن برایتان خیر است». و به اثبات رسیده است که پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - و مسلمانان قربانی کردهاند و برآن اجماع کردهاند.
۳. فضیلت قربانی: ترمذی روایت کرده است که پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم -فرمود: «مَا عَمِلَ ابْنُ آدَمَ یَوْمَ النَّحْرِ عَمَلاً أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ - عز وجل - مِنْ هِرَاقَةِ دَمٍ وَإِنَّهُ لَیَأْتِى یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِقُرُونِهَا وَأَظْلاَفِهَا وَأَشْعَارِهَا وَإِنَّ الدَّمَ لَیَقَعُ مِنَ اللَّهِ - عز وجل - بِمَکَانٍ قَبْلَ أَنْ یَقَعَ عَلَى الأَرْضِ فَطِیبُوا بِهَا نَفْسًا» (ابن ماجه) «بهترین و پسندیدهترین عمل انسان روز عید از دیدگاه خداوند، ذبح و ریختن خون قربانى است. در روز قیامت حیوان ذبح شده با شاخها، سُمها و موهاى خود حاضر مىشود. (یعنى در برابر همەی اینها به شخص پاداش خواهد رسید) خون قربانى پیش از اینکه بر زمین بریزد مورد قبول حضرت حق واقع میشود، پس با ذبح قربانى خودتان را خوشحال کنید». از رسول اللّه - صلى الله علیه وآله وسلم - در مورد قربانى سؤال شد؟ فرمود: «سُنَّةُ أَبِیْکُمْ إِبْراهِیمُ» «سنت پدر شما ابراهیم - علیه السلام - است». سٶال شد، از این قربانى به ما چه میرسد؟ فرمود: «بِکُلِّ شَعْرَةٍ حَسَنَةٌ» «در برابر هر تار مو یک ثواب به شما میرسد.» سٶال شد، پس پشم چى؟ فرمود: «بِکُلِّ شَعْرَةٍ مِّنَ الصُّوفِ حَسَنَةٌ» «در برابر هر تار پشم نیز یک نیکى یا ثواب به شما خواهد رسید». (ابن ماجه و ترمذى).
۴. حکم قربانی: دربارهی حکم قربانی بین علمای امت اسلامی دو دیدگاه وجود دارد: ۱. قربانی در حق توانگر سنت مؤکده است؛ که پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - روی انجام آن تاکید داشته و آن را ترک نکردهاند، برای کسی که برآن قدرت داشته باشد ترک آن مکروه است و اکثر علما همین دیدگاه را دارند؛ ۲. قربانی نمودن برای مستطیع واجب است. البته بین برخی از علمایی که قایل به وجوب قربانی هستند، در اینکه بر چه کسی واجب است، اختلاف دیدگاه است.
۵. قربانی بر چه کسانی سنت مٶکده و یا واجب است؟: بر هر مسلمانی که مقیم و مالک نصاب باشد، قربانی براوسنت مٶکده ویا واجب است. مالک نصاب به کسی گفته میشود که در روزهای عید، اموال او به غیر از ضروریات زندگی (منزل مسکونی، وسیلهی نقلیه، لباس و ظروف و…)، به حد نصاب زکات که ۲۰ مثقال شرعی معادل ۴۷۹/۸۷ گرم از طلا یا قیمت این مقدار که۸ ونیم میلیون تومان است برسد. در نصاب قربانی، گذشتن یک سال بر مال شرط نیست. قربانی بر فقیر و مسافر واجب نیست؛ اما اگر قربانی کردند، اجر کامل به آنها میرسد. زنی که قیمت زیور آلات و دیگر اموال غیر ضروریاش به حد نصاب فوق برسد، قربانی بر او نیز طبق نظر برخی ازامامان واجب است. اگر سرمایهی پدر و فرزندان بالغ، مشترک باشد و در صورت تقسیم به هر یک به اندازه نصاب کامل و یا بیشتر برسد، پس بر هر کدام از پدر و فرزندان، جداگانه قربانی سنت مٶکده یا واجب است.
۶. حکمت و فلسفه قربانی:
۱ - انسان با ذبح قربانى به خداوند متعال نزدیک میشود، از آیهی: (فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر) [کوثر: ۲] برمی آید که قربانى نیز مانند نماز وسیلهی تقرب الى اللّه است.
۲ - زنده نگاهداشتن سنت ابراهیم خلیل اللّه و اسماعیل ذبیح است خداوند میفرماید: (وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ) [الصافات: ۱۰۷]. «ذبح بسیار باارزشى را جایگزین اسماعیل کردیم».
۳ - بذل و بخشش براى اعضای خانواده و مساکین در روز عید.
۴ - انسان با ذبح قربانی به تعظیم شعائر الهی ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ (۳۲) لَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمیثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَیْتِ الْعَتِیقِ (۳۳) وَلِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَکًا لِّیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ (۳۴) الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِینَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِیمِی الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ (۳۵) وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ کَذَلِکَ سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۳۶) لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِن یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنکُمْ کَذَلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ (۳۷) [حکم] این است. و هر کس شعایر خدا را بزرگ شمارد، آن [بزرگداشت ناشى] از تقواى دلهاست {۳۲} در آن [چهارپایان] برایتان تا سر آمدى معین فایده هایى هست. آنگاه [قربان] گاهش به بیت العتیق است {۳۳} و براى هر امّتى روش قربانى کردنى مقرر داشتهایم تا نام خداوند را بر آنچه از چهارپایان حلال گوشت که روزىشان کرده است، یاد کنند. معبودتان، معبود یگانه است، براى او تسلیم شوید. و به فروتنان نوید ده. {۳۴} کسانى که چون خداوند یاد شود، دلهایشان ترسان گردد و [نیز] به بردباران بر آنچه به آنان برسد و به نمازگزاران و [کسانى که] از آنچه روزیشان دادهایم انفاق میکنند {۳۵} و [قربانى کردن] شتران [درشت اندام] را برایتان از شعائر خداوند گردانیدهایم، در آن برایتان خیر است. پس نام خداوند را بر [ذبح] آن [شتران] در حالى یاد کنید که بر پا ایستادهاند، آنگاه چون پهلوى آن [شتران] به زمین رسد، از آن بخورید و به بینواى غیر سائل و سائل بخورانید. بدینسان آن را برایتان رام گردانیدهایم باشد که سپاس گزارید {۳۶} [هرگز] گوشتهاى آن [قربانیها] و نیز خونهایش به خداوند نمیرسد بلکه پرهیزگاریتان به او میرسد. بدینسان آن [قربانیها] را برایتان تسخیر کرد تا خداوند را به شکرانه آنکه شما را هدایت کرده است به بزرگى یاد کنید و به نیکوکاران نوید ده {۳۷}
۷. چه حیوانی برای قربانی کردن درست است؟: قربانی تنها ازسه حیوان شتر، گاو و گوسفند درست و جایز است و از غیر این سه حیوان کفایت نمیکند
۸. وقت ذبح و سر بریدن قربانی: شرط قربانی آنست که بعد از طلوع خورشید روز عید قربان روز دهم ذی الحجه باشد و بە اندازهای که بتوان نماز عید را خواند از طلوع آفتاب گذشته باشد و بعد از گذشت این مقدار وقت از طلوع خورشید روز عید، در هر ساعت از ساعات سه روزه ایام عید یعنی ایام التشریق، چه درشب و چه در روز قربانی صحیح است و با پایان گرفتن این سه روز وقت قربانی تمام میشود. براء بن عازب گوید که پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - گفت: اولین چیزی که در روز عید بدان شروع میکنیم اینست که اول نماز بخوانیم سپس برگردیم و قربانی کنیم و هرکس چنین عمل کند سنت ما را دریافته است و هرکس پیش از این وقت ذبح کند او قربانی نکرده است بلکه حیوانی را برای خانواده خود سر بریده است و قربانی نکرده است. ابوبرده گفت: پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - روز عید برایمان خطبه ایراد کرد و گفت: «هرکس چون ما نماز بخواند و به قبله ما روی آورد و چون ما قربانی کند و عبادتش برابر عبادت ما باشد حیوان قربانی را سر نبرد تا اینکه نماز عید اقامه میشود». و شیخین از پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - روایت کردهاند: که هرکس پیش از وقت نماز عید قربانی، کند او برای خانواده خود حیوان سر بریده است، و هر کس بعد از نماز عید، و خطبههای عید قربانی کند قربانی او کامل است و سنت مسلمین را بجای آورده است.
۹. تعداد قربانی برای یک خانواده: هرگاه کسی گوسفندی یا بزی قربانی کرد برای خودش و خانوادهاش کفایت میکند، چون اصحاب برای خود و خانوادهشان یک گوسفند قربانی میکردند.
۱۰. مشارکت در قربانی: هرگاه قربانی شتر و گاو باشد مشارکت در آن برای دیگران جایز است که گاو یا شتر برای هفت نفر کفایت میکند اگر قصد قربانی کردن داشته باشد، یا قصد تقرب به الله داشته باشد. از جابر نقل شده که گفت: ما در حدیبیه همراه پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - بودیم و شتر و گاو را برای هفت نفر قربانی میکردیم». بروایت مسلم و ابوذر و ترمذی.
۱۱. تقسیم و توزیع گوشت قربانی: مستحب است که گوشت قربانى به سه قسمت تقسیم شود، یک سوم براى اعضای خانواده یک سوم آن صدقه شود و یک سوم دیگر آن به عنوان هدیه میان دوستان توزیع گردد. در حدیث آمده است، رسول اکرم میفرماید: «کُلُوْا وَادَّخِرُوْا وَتَصَدَّقُوْا» (متفق علیه). «بخورید، ذخیره کنید و صدقه کنید». تمام گوشت قربانى اگر به صدقه داده شود، اشکالى ندارد، همانطور که همهاش اگر براى اعضاء خانواده ذخیره شود بلامانع است. ولی علماء گفتهاند بهتر آنست که خود یک سوم را بخورد و یک سوم را صدقه بدهد ویک سوم را ذخیره کند و نقل آن بجای دیگر حتی به شهر دیگر هم جایز است.
۱۲. آیا قربانی کننده خود قربانی را سر ببردیا میتواند دیگری را براى ذبح وکیل کند؟: بهتر است که هر کس قربانى خود را، خودش ذبح کند بشرطی که ذبح را نیکو بداند و اگر دیگرى را براى ذبح آن وکیل میکند نیز جایز است، هیچگونه کراهیت یا اختلافى در صحت وکالت وجود ندارد. که سنت است که بگوید: «بسم الله والله أکبر» خداوندا این قربانی برای فلان است - نام خود را بگوید- چون پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - خود قوچی را سربرید و قربانی کرد و گفت: «بسم الله والله أکبر، اللهم هذا عنی وعن من لم یضح من أمتی» «خداوندا این قربانی برای خودم و برای افرادی از امتم که ندارند قربانی کنند». بروایت ابوداود و ترمذی اگر قربانی کننده خود نیکو ذبح نمیداند خود شاهد و ناظر و حاضر باشد در وقت قربانی. چون پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - به فاطمه دخترش گفت: پاشو و در نزد قربانیت حاضر باش چون بوقت ریختن اولین قطره خونش همه گناهانت آمرزیده میشود و بگو: «إن صلاتی ونسکی ومحیای ومماتی لله رب العالمین، لا شریک له، وبذلک أمرت وأنا أول المسلمین» «همانا نمازم و قربانیم و زندگیم و مرگم از آن الله پروردگار جهانیان است که شریک و انباز ندارد و بدان دستور داده شدهام و من نخستین کسی هستم که در برابر خداوند تسلیم هستم و نخستین مسلمانم». یکی از یارانش گفت:ای رسول الله این دستور و دعا گفتن بویژه برای تو و خانوادهات میباشد یا برای همگی مسلمانان. رسول الله گفت: بلکه برای همگی مسلمانان است بطور عموم. اگر کسی در کشتن حیوانات مهارت دارد، بهتر و مستحب است خود قربانیش را ذبح نماید؛ زیرا قربانی یک نوع عبادت است و آن حضرت صلى الله علیه وسلم نیز قربانیاش را با دست خود ذبح مینمود.
عَنْ عَائِشَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم أَمَرَ بِکَبْشٍ أَقْرَنَ یَطَأُ فِی سَوَادٍ وَیَبْرُکُ فِی سَوَادٍ وَیَنْظُرُ فِی سَوَادٍ فَأُتِیَ بِهِ لِیُضَحِّیَ بِهِ فَقَالَ لَهَا: «یَا عَائِشَةُ! هَلُمِّی الْمُدْیَةَ»، ثُمَّ قَالَ: «اشْحَذِیهَا بِحَجَرٍ». فَفَعَلَتْ، ثُمَّ أَخَذَهَا وَأَخَذَ الْکَبْشَ فَأَضْجَعَهُ ثُمَّ ذَبَحَهُ ثُمَّ قَالَ: «بِاسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنْ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَمِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ»، ثُمَّ ضَحَّى بِهِ. [۱] روایت است از عایشه رضی الله عنها که آنحضرت صلى الله علیه وسلم به آوردن قوچ شاخداری – که در سیاهی گام برمیدارد (یعنی پاهایش سیاه باشد) و در سیاهی میخوابد (یعنی: شکمش سیاه باشد) و در سیاهی نگاه میکند (یعنی چشم سیاه باشد) – امر فرمود. پس این چنین قوچی آورده شد تا بدان قربانی کند. آنحضرت صلى الله علیه وسلم فرمود:ای عایشه! کارد را بیار و بده. سپس فرمود: کارد را به سنگی تیز کن. عایشه میگوید: پس چنین کردم. پس از آن، پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم کارد را برداشت و قوچ را گرفت و بر پهلو خوابانید و ذبحش کرد، یعنی خواست که ذبح کند. سپس فرمود: بسم الله. خداوندا بپذیر از محمد و از آل محمد و از سائر امت محمد. سپس مردم را بدان طعام چاشت خورانید. [۲]
عَنْ أَنَسٍ قَالَ: «ضَحَّى النَّبِیُّ صلى الله علیه وسلم بِکَبْشَیْنِ أَمْلَحَیْنِ فَرَأَیْتُهُ وَاضِعًا قَدَمَهُ عَلَى صِفَاحِهِمَا یُسَمِّی وَیُکَبِّرُ فَذَبَحَهُمَا بِیَدِهِ». [۳] انس رضی الله عنه میگوید: پیامبر صلى الله علیه وسلم دو قوچ ابلق را قربانی کرد، و دیدم که پای خود را بر پهلوهایشان نهاد، بسم الله و الله اکبر میگفت و آنها را با دست خود ذبح کرد. ٭ اگر خود نمیتوانست قربانی را ذبح کند، از شخص دیگری کمک بگیرد و بهتر این است که موقع ذبح در محل کشتار حضور داشته باشد. عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم: «یَا فَاطِمَةُ قُومِی إلَى أُضْحِیَّتِک فَاشْهَدِیهَا فَإِنَّ لَکِ بِأَوَّلِ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ مِنْ دَمِهَا أَنْ یُغْفَرَ لَک مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِکِ». فَقَالَتْ فَاطِمَةُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! هَذَا لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ خَاصَّةً، أَوْ لَنَا وَلِلْمُسْلِمِینَ عَامَّةً؟ قَالَ: «لَا، بَلْ لَنَا وَلِلْمُسْلِمِینَ عَامَّةً». [۴] ابو سعید خدری رضی الله عنه گوید: پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم فرمود: «ای فاطمه! برخیز و به نزد قربانیات حاضر شو؛ زیرا با ریختن اولین قطرهی خونش گناهان گذشتهات آمرزیده میشود. فاطمه گفت:ای رسول خدا! آیا این مخصوص ما اهل بیت است؟ یا اینکه هم برای ما و هم برای همهی مسلمانان است؟ فرمودند: نه، بلکه برای ما و برای همهی مسلمانان است.
٭ در هنگام ذبح قربانی لازم است نیت قربانی نماید، البته نیت قلبی کفایت میکند.
۱۳ - عدم جواز پرداخت دستمزد از گوشت و پوست قربانى: اجرت ذبح کننده از گوشت یا پوست قربانى داده نشود، از حضرت على - رضی الله عنه - روایت است میفرماید: «أَمَرَنِی رَسُولُ اللَّهِ - صلى الله علیه وسلم -: أَنْ أَقُومَ عَلَى بُدْنِهِ، وَأَنْ أُقَسِّمَ لُحُومَهَا وَجُلُودَهَا وَجِلَالَهَا عَلَى الْمَسَاکِینِ، وَلَا أُعْطِیَ فِی جِزَارَتِهَا شَیْئًا مِنْهَا، وَقَالَ: نَحْنُ نُعْطِیْهِ مِنْ عِنْدِنَا» (متفق علیه). «رسول اکرم - صلى الله علیه وآله وسلم - به من امر کرد تا که هنگام ذبح شتر قربانى ایشان حاضر باشم و حکم کرد که گوشت، پوست و آنچه که در گلو و پشت آن است، همه را صدقه کنم و به ذبح کننده (به عنوان) مزد از این چیزها ندهم. حضرت على میفرماید: «ما از جیب خود به ذبح کننده میدادیم». و فروش گوشت قربانی و پوستش برای صاحبش جایز نیست و نباید چیزی از گوشت قربانی بعنون مزد و پاداش به قصاب داده شود و او میتواند برابر عملش برایش مزد قرار دهد یا با عمل خود آن را برابری کند. قربانی کننده فقط میتواند پوست قربانی را صدقه کند و خود نیز از آن بهره ببرد و بقول ابوحنیفه فروختن پوستش و صدقه دادن بهای آن یا به وسیله بهای پوستش چیزی بخرد و در خانهاش از آن سود ببرد جایز است.
۱۴ - پرهیز نمودن کسیکه قربانى میکند از اعمال زیر در ده روز ذیحجه: گرفتن موها و ناخنها از رویت هلال ذیحجه تا ذبح قربانى، براى کسانى که اراده قربانى دارند، مکروه تحریمیاست. رسول اللّه - صلى الله علیه وآله وسلم - میفرماید: «إِذَا رَأَیْتُمْ هِلاَلَ ذِى الْحِجَّةِ وَأَرَادَ أَحَدُکُمْ أَنْ یُضَحِّىَ فَلْیُمْسِکْ عَنْ شَعْرِهِ وَأَظْفَارِهِ» (مسلم). «هرگاه هلال ماه ذیحجه رویت شود و قصد قربانى دارید، از گرفتن موها و ناخنها تا ذبح را انجام ندادهاید، خود دارى کنید». (و این حکم ویژه حجاج نمیباشد).
۱۵ - قربانى کردن رسول اکرم - صلى الله علیه وآله وسلم - از طرف تمام امت: هر کس از مسلمانان که توان قربانى کردن را ندارد، ثواب سایر مسلمانانى که قربانى میکنند، به آنان نیز خواهد رسید، زیرا رسول اکرم - صلى الله علیه وآله وسلم - به هنگام ذبح گوسفندى فرمود: «اللَّهُمَّ هَذَا عَنِّىْ وَعَنْ مَنْ لَّمْ یُضَحَّ مِنْ أُمَّتِىْ» «پروردگارا! این را از من و از کلیه کسانى از امت من که قربانى ندارند بپذیر». (احمد، ابوداود و ترمذى).
۱۶. شرایط حیوان قربانی:
۱. گوسفندی که شش ماه و بزی که یک سال و گاو و گوسالهای که دو سال و شتری که پنج سال داشته باشد، خواه مذکر یا مونث برای قربانی کفایت میکنند. ۱ - احمد و ترمذی از ابوهریره روایت کردهاند که گفت: از پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - شنیدم که میگفت: «نعمت الاضحیة الجذع من الضأن» «چه نیکو قربانی است، گوسفندی که بنزد حنفیه شش ماه و بنزد شافعیه یک سال کامل داشته باشد». ۲- عقبه بن عامر گوید: گفتم یا رسول الله گوسفندی (جذعی) به من رسیده است گفت: آن را قربانی کن. بروایت بخاری و مسلم. ۳- بروایت مسلم از جابر آمده است که پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - گفت: «لا تذبحوا إلا مسنة، فإن تعسر علیکم فاذبحوا جدعة من الضأن» «برای قربانی ذبح مکنید و سر مبرید مگر «مسنه» را و اگر پیدا کردن آن برایتان دشوار بود «جذعه» گوسفند را قربانی کنید». «مسنه» یعنی بزرگ سال از شتر که پنج سال داشته باشد و از گاو گوساله که دو سال داشته باشد و از بزکه یک سال و از گوسفند که بنا به اختلاف پیشوایان فقهی شش ماه تا یک سال داشته باشد. «مسنه» را «ثنیه» نیز میگویند.
۲. حیواناتی که برای قربانی درست نیستند: یکی از شرایط حیوان قربانی، خالی بودن آن از عیب است، پس قربانی کردن حیوانی که دارای عیب ظاهری باشد، که موجب لاغر شدنش گردد، نه عیب کوچک، جایز نیست مانند عیوب زیر:
۱- حیوان بیماری که بیماریش آشکار باشد.
۲ - حیوان کوری که کوریش آشکار باشد.
۳ - حیوان لنگ که لنگی آن آشکار باشد.
۴ - حیوانی که از شدت لاغری مغزش آسیب دیده باشد و دیگر چاق نشود.
پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - در حدیث زیر بهر چهار عیب آشکارا اشاره کرده است: «أربعة لا تجزئ فی الاضاحی: العوراء البین عورها والمریضة البین مرضها والعرجاء البین ظلعها والعجفاء التی لا تنقی» «چهار حیوان برای قربانی کفایت نمیکنند: حیوانی که کوریش و بیماریش و لنگیش و شدت لاغریش که مغزش آسیب دیده و چاق نمیشود آشکار باشد». ترمذی آن را روایت کرده و گفته صحیح است.
5- حیوانی که گوشش بریده شده یا شاخش شکسته باشد. و حیواناتی که دارای عیوب زیر هستند همین حکم را دارند: حیوانی که دندانهای بزرگ او افتاده باشد از ریشه و حیوانی که پوسته شاخش شکسته و حیوانی که چشمش نمیبیند و حیوانی که گیج باشد و دور خود بگردد و نچرد و حیوان گر کهگری آن فراوان باشد. و حیوان گنگ و بیدم و آبستن و حیوانی بدون گوش آفریده شده یا نیمه گوشش رفته باشد یا نشیمنگاهش «دوالیه»اش رفته باشد. اشکالی ندارد ولی اصح اقوال شافعیه اینست که حیوان که دوالیهاش و پستانش و دمش بریده شده باشد چون یک قسمت خوردنی را از دست داده است کفایت نمیکند. امام شافعی گفته است در باره دندانها چیزی از پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - در خاطر نداریم که روایت شده باشد. جمهور اهل علم قربانی کردن چهارپایان اهلی (گاو و گوسفند و بز و شتر) اگر باردار باشد، جایز میداننداز ابوسعید خدری از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت است که فرمود: «ذَکَاةُ الْجَنِینِ ذَکَاةُ أُمِّهِ». یعنی: «ذبح جنین (همان) ذبح مادرش است». أبو داود (۲۸۲۸)، ترمذی (۱۴۷۶) وابن ماجة (۳۱۹۹) وأحمد (۱۰۹۵۰) و البانی در «صحیح الجامع» (۳۴۳۱). و درباره جنین؛ اگر بصورت زنده خارج شود، باید ذبح شود و بعد خورده شود، ولی اگر مرده بیرون آید؛ جمهور علماء گفتند: خورده میشود، زیرا ذبح جنین تابع ذبح مادرش است.
۱۷. قربانی بهتراست یا صدقه پول قربانی؟: چیزی که از زمان رسول خدا صلى الله علیه وسلم تا عصر حاضر جریان داشته، این است که مردم به ذبح قربانی پرداختهاند؛ زیرا این عبادتی مخصوص است و قربانی نمودن از صدقه دادن پول بهتر است. دادن پول به جای قربانی خلاف سنت پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم، خلفای راشدین، صحابه و علمای امت اسلامی است و اگر این کار درست میبود، پیامبر صلى الله علیه وسلم و صحابه – حداقل یک بار – آن را انجام میدادند. بنابر این، قربانی از صدقه دادن قیمت آن بهتر و افضل است؛ و مذهب جمهور علما، همچون: امام ابوحنیفه، امام مالک، امام شافعی، امام احمد، ربیعه، ابوالزناد، ابن تیمیه و … همین است. [۲] عبدالرزاق با سندش از سعید بن مسیب روایت نموده که فرموده است: قربانی نمودن گوسفندی به نزد من بهتر از صدقه دادن یکصد درهم است. [۳] ابن تیمیه گفته است: قربانی، عقیقه و هدی از صدقه دادن قیمت آنها بهتر است. [۴] بنابر این، برای هیچ کسی جایز نیست که صدقه را بر قربانی ترجیح دهد؛ زیرا ثواب صدقه کمتر از قربانی است؛ از آنجا که در قربانی سختیهای بیشتری مانند خرید، پرورش و حفاظت تا وقت ذبح و کشتن و توزیع گوشت آن وجود دارد و اگر فرد مسلمان نیتش را خالص برای خدا بگرداند، برایش به انجام هر یک از این موارد اجر و ثواب نوشته میشود. [۵] اگر کسی به جای قربانی، پول آن را صدقه نماید، قربانی از گردنش ساقط نمیگردد. مگر کسی که قربانی بر او سنت مٶکده یا واجب بود و در ایام عید بنا بر دلایلی نتوانست قربانی کند، این واجب از او ساقط نمیشود و باید بعداً قیمت قربانی را صدقه کند.
۱۸. دادن قرض و بدهی از قربانی کردن در روز عید قربان واجبتر است، به چند دلیل: ۱- ادای دَین و قرض واجب است، در حالیکه قربانی کردن سنت مٶکده میباشد، و لذا واجب بر سنت مقدم است. و حتی اگر بر اساس قول بعضی از اهل علم که قربانی را واجب میدانند، باز پرداخت قرض واجبتر است، زیرا بر طبق قول این عده از علما قربانی بر کسی واجب است که توانایی مالی داشته باشد در حالیکه بدهکار این توانایی را ندارد. ۲- قرض حق الناس است ولی قربانی حق الله از نوع مندوبات و مستحبات میباشد و در این حالت حق الناس مقدمتر خواهد شد. ۳- در ندادن بدهی مردم مخاطرهی بزرگی وجود دارد، زیرا اگر بدهکار بدهی خود را ندهد در روز قیامت خداوند بجای بدهی او حسناتش را به طلبکار میدهد و این خطر بزرگی است، زیرا مسلمان در آن روز به یک حسنهی واحد هم نیاز مبرم دارد.
۱۹- حکم إعطاء به غیر مسلمان از گوشت قربانی: اشکالی ندارد به غیر مسلمانی که فقیراست منها لفقره أو قرابته أو جواره أو تألیف قلبه؛ لقوله صلی الله علیه وسلم فی حدیث أسماء بنت أبی بکر الصدیق المتفق علیه: «صِلی أمک»، ومن المعلوم أن أم أسماء کانت من کفار قریش الوثنیین، وفی حدیث أبی هریرة المتفق علیه: «فی کل کبد رطبة أجر.»
۲۰- در مورد دعای روز عرفه، از پیامبر صلی الله علیه و سلم وارد شده است که فرمودند: «خیر الدعاء دعاء یوم عرفة، وخیر ما قلت أنا والنبیون من قبلی: لا إله إلاَّ الله وحده لا شریک له، له الملک وله الحمد وهو علی کل شیء قدیر». «بهترین دعا دعای روز عرفه است، و بهترین چیزی که من و پیامبران پیش از من گفتهاند: «لا إله إلاَّ الله وحده لا شریک له، له الملک وله الحمد وهو علی کل شیء قدیر.» [الترمذی، وحسنه الألبانی فی صحیح الترمذی ۳/۱۸۴]. ترجمه: هیچ معبودی بجز الله بحق وجود ندارد، یکتاست و شریکی ندارد، پادشاهی و حمد از آنِ اوست، و او بر هر چیز تواناست. بنابراین مستحب است که در روز عرفه این دعاء گفته شود: «لا إله إلاَّ الله وحده لا شریک له، له الملک وله الحمد وهو علی کل شیء قدیر.»
آداب عید: ۱. مستحب است قبل از خروج برای نماز عید غسل کرد. ۲. مستحب است در عید قربان تا بعد از نماز عید چیزی نخورد، آنوقت از قربانی خویش بخورد. ۳. تکبیر گفتن در روزهای عید. شیوه تکبیر گفتن: الله أکبر، الله أکبر، الله اکبر لا إله إلاَّ الله، والله أکبر الله أکبر ولله الحمد. ۴. از جمله آداب عید این است که بخوبی به همدیگر تبریک و مبارک باد بگویند، مانند اینکه بگویند: خداوند از ما و از شما قبول فرماید «تقبل الله منا ومنکم»؛ جبیر بن نفیر گفته است: اصحاب پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - وقتیکه در روز عید به هم میرسیدند به همدیگر میگفتند: خداوند از ما و شما قبول فرماید (ابن حجر گفته است اسنادش حسن است. (الفتح: ۲/ ۴۴۶) و کمترین چیزی که در آن روز گفته میشود: آن است که بدان مناسبت تبریک عید را بگوید، و اگر طرف چیزی نگوید، او هم ساکت باشد، همانطور که امام احمد (- رحمه الله -) فرموده است: اگر کسی به من تبریک گفت، جوابش را میدهم، وگرنه من در ابتدا تبریک نخواهم گفت. ۴- خودآرایی برای عید، پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - جبهای داشت که فقط برای عید و روزهای جمعه میپوشید (صحیح ابن خزیمه (۱۷۶۵). جبه: جامة گشاد وبلند که روى جامههاى دیگر بر تن کنند.). ۵. راه رفت و برگشت برای نماز را باید عوض کرد، جابر بن عبدالله (- رضی الله عنه -) میگوید: پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - در روز عید راه را عوض میکرد، یعنی از یک راه میرفت و از راهی دیگر برمی گشت (بخاری (۹۸۶).
نماز عید قربان: به موجب قرآن و سنت نبوی و اجماع امت اسلامی مطلوب است. خداوند فرموده است: (فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ) (سوره کوثر/ ۲).» برای خدا و پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن «. و مراد از نماز، نماز عید قربان و مقصود از نحر، نحر و قربانی عید قربان است. بدون شک پیامبر - صلى الله علیه وسلم - و یارانش همراه وی و کسانی بعد از وی نیز نماز عیدین را خواندهاند پس به صورت اجماع درآمده است. باید دانست که نماز عید سنت مؤکده است. هرچند. علمایی هم هستند که معتقدند نماز عید واجب میباشد، بدلیل فرمایش باری تعالی که: (فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر) یعنی: «پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى کن!» این واجب بدون عذر ساقط نمیشود. خواندن نماز عیدین به صورت جماعت یک عمل شرعی است و منفرد و مسافر و عبد و زن نیز میتوانند آن را بخوانند. و حدیثام عطیة بر جواز خروج آنان دلالت میکند، به آنان اجازه داد که در نماز عیدین شرکت کنند تا جمعیت فراوان گرد هم آید و به آن منظور به زنان حائض نیز اجازه داده شد که حضور یابند اگرچه نماز هم نمیخوانند.
رفتن زنان و کودکان: گفتیم که: رفتن زنان و کودکان به مصلی سنت است، بنابراین رفتن زنان اعم از باکره، بیوه، حائض، پیرزنان و دختران جایز است به دلیل حدیثام عطیه ل که گوید: «به ما امر شد زنان آزاد و زنان در حال حیض را نیز در عیدین با خود به مصلی ببریم تا شاهدخیر و دعای مسلمین باشند اما زنان در حال حیض از خواندن نماز اجتناب میکنند.» (متفق علیه).
تکبیر گفتن زنان: زنان میتوانند به مانند مردان تکبیر گویند، به دلیل حدیثی که میفرماید: عمر در داخل چادرش در منی چنان بلند تکبیر میگفت که در مسجد خیف آن را میشنیدند و آنان نیز تکبیر میگفتند و اهل خیابانها نیز ندای تکبیر را سر میدادند به گونهای که دره منی به لرزه در میآمد. ابن عمر در روزهای عید و ایام التشریق این تکبیر را بعد از نمازها و در خیابانها و در منزل و داخل خیمه و در تمامی نشست و برخاستهایش تکرار میکرد. و میمونه در روز قربان آن را میگفت. زنان همراه مردان در شبهای تشریق پشت سر، ابان بن عثمان و عمربن عبدالعزیز در مسجد تکبیر میگفتند.ام عطیه گوید: «به ما امر میشد در روز عید بیرون برویم تا جایی که دختر را از خلوت گاهش بیرون میآوردیم و حتی زنان در حال حیض را نیز با خود میبردیم که پشت سر نمازگزاران قرار گرفته و همراه آنان تکبیر گفته و دعا میخواندند و در جستوجوی خیرات و برکات و آمرزش گناهان در آن روز بودند». (روایت از بخاری).
اذان و اقامه عیدین: نماز عید بدون اذان و اقامه برگزار میشود به دلیل حدیث ابن عباس که گوید: «در روزهای عید رمضان و قربان اذان، گفته نمیشد». (متفق علیه).
وقت شرعی نماز عیدین: وقت نماز عیدین را از هنگام طلوع و درخشش خورشید است تا وقت زوال آن. تعجیل در نمازعید قربان و تاخیر در نماز فطر سنت است. امام شافعی به صورت مرسل آورده است که: پیامبر - صلى الله علیه وسلم - به عمرو بن حزم در نجران نوشت: «أَن عَجِّلِ الأَضحی وَأَخِّرِ الفِطرَ» در نماز عید قربان شتاب کن و در نماز عید فطر تأخیر کن.
تعداد رکعات نماز عیدقربان: نماز عید دو رکعت است به اجماع امت اسلامی که در رکعت اول به جز تکبیر تحریم، هفت تکبیر و در رکعت دوم بجز تکبیر انتقال قیام، پنج تکبیر گفته میشود. ترمذی از عمروبن عوف مزنی آورده است: «أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ کَبَّرَ فی العِیدَینِ، فی الأوُلی سَبْعاً قَبْلَ القِراءَةِ وَفِی الثّانِیَة خَمْساً قَبلَ القِرَاءَةِ» پیامبر - صلى الله علیه وسلم - در نماز عیدین پیش از قرائت فاتحه در رکعت اول هفت تکبیر و در رکعت دوم پنج تکبیر گفت «. وسنت است که بین تکبیرها یعنی بین دو هر تکبیر به اندازه خواندن یک آیه معتدل توقف کند و تهلیل و تکبیر و تحمید گوید. به روایت بیهقی از ابن مسعود - رضی الله عنه - به صورت قولی و فعلی. و این اشاره است به تسبیح و تحمید. و نیکو است که بگوید: «سُبحانَ اللهِ وَالحَمدُلِلهِ وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَاللهُ أَکْبَر.» چون این ذکر مناسب این حال و مقام است. و به قول ابن عباس و گروهی این ذکر جزء باقیات صالحات (اعمال خیری که همواره میماند و ثوابش ادامه دارد) میباشد، و از حذیفه و ابوموسی نیز چنین روایت شده است. گفتن تکبیرات سنت است، پس اگرکسی سهواً یا به عمد آنها را ترک کرد، نمازش باطل نمیشود و ابن قدامه گفته است در این باره خلافی سراغ ندارم. شوکانی ترجیح داده است که اگرکسی سهواً آن را ترک کرد، نیازی به سجده سهو نیست. البته نماز عید احناف شش تکبیر است. سه تایش بعداز تکبیر احرام، وقبل ازقرائت فاتحه در رکعت اول ودر رکعت دوم نخست قرائت فاتحه وسوره وسپس سه تکبیر خوانده میشود
و سنت است که در رکعت اول بعد از فاتحه سوره «ق» و در رکعت دوم بعد از فاتحه سوره«اقتربت الساعة» را بخواند به تمامی. به روایت مسلم. یا در رکعت اول بعد از فاتحه «سبح اسم ربک الأعلی» و در دومی «الغاشیة» را بخواند به دلیل پیروی از پیامبر - صلى الله علیه وسلم -.
چه کسانی میتوانند نماز عید را بخوانند؟ مردان و زنان و بچگان مقیم باشند یا مسافر، بصورت جماعت یا انفرادی، در خانه یا در مسجد یا در نمازگاه خارج شهر، میتوانند نمازعید را بخوانند و نمازشان صحیح است.
کسی که نماز او فوت شده است: اگرکسی به نماز جماعت نرسید، میتواند بصورت انفرادی دو رکعت بخواند. بخاری میگوید: اگرکسی به نماز عید نرسید، دو رکعت میخواند و همچنین زنان وکسانی که در خانهها و روستاها هستند نیز دو رکعت مـی خوانند، چه پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم - فرمود: «هذا عیدنا أهل الاسلام» «این جشن ما مسلمانان است.» انس بن مالک به مولای خود ابن ابی عتبه در «زاویه» دستور دادکه او اهل و فرزندش را جمع کرد و با آنان همچون مردم شهر نماز خواندند و تکبیر گفتند. عکرمه گفت: «مردم سواد یعنی عراق در روز عید جمع میشوند و دو رکعت نماز عید را میخوانند، به همانگونه که امام در شهر رفتار میکند.» عطاء گفت: اگر کسی به نماز عید نرسید، خودش دو رکعت میخواند.
خطبه نماز عیدین بعد از نماز است: سنت است بعد از ادای نماز دو خطبه خوانده شود، چون بخاری و مسلم از ابن عمر م روایت کردهاند که پیامبر - صلى الله علیه وسلم - و ابوبکر و عمر م همواره نماز عیدین را پیش از ایراد خطبهها میخواندند. تکرار خطبه به قیاس بر خطبه نماز جمعه است که دو تا است.
تکبیر گفتن در عید: درباره وقت و مدت تکبیر، از ابوحنیفه و مالک نقل شده است که گفتهاند: در عیدفطر از وقت بیرون آمدن شخص از خانهاش تارسیدن وی به مصلی تکبیرگفتن مستحب است و چون نماز به پایان رسید، عید هم به پایان میرسد. ولی شافعی و احمدبن حنبل میگویند: تکبیر گفتن، از وقت غروب خورشید شب عید تا وقت ادای نماز عید به دنبال نمازها و در هر وقت دیگری مستحب است
صیغه تکبیر عید: «اللهُ أکبر اللهُ أکبر اللهُ أکبر لَا إلهَ إلَّا اللهُ وَالُله أکبر الله اکبر وَلَلهِ الحَمد» گفت: عمر بن خطاب - رضی الله عنه - در قبه خویش در منی تکبیر میگفت که مردم در مسجد میشنیدند، و با تکبیر او تکبیر میگفتند، و مردم بازار نیز تکبیر میگفتند تا اینکه صدای تکبیر در منی طنین انداخت.
و در پایان: انجام کارهای نیک و پسندیده مانند: پیوند با خویشاوندان، دیدار نزدیکان، رها نمودن دشمنی و کینه و حسد و نفرت و پاک کردن قلب از تمام اینها، مهرورزی و توجه به تنگدستان و فقرا و یتیمان و کمک نمودن به آنان و شاد کردن دلهای آنان را از یاد مبر!
اللهم لا تخرجنا من الایام العشر إلا بذنب مغفور وعمل مقبول وقلوب سلیمة بیضاء.. آمین
نظرات
بچه گنبدی
14 مهر 1393 - 06:02آنچه ما از علمای خود شنیدیم ایام تشریق 9"10"11"12"و13 ذیحجه وایام قربانی 10"11و12 ذیحجه است . خود داری کردن ازکوتاه کردن مو و ناخن برای ما نامانوس و غریب است نظر فقها را در این باره درج فرمایید ممنون میشم
بابایی
14 مهر 1393 - 12:37ايام تشريق، روزهاي: يازدهم، دوازدهم و سيزدهم ذي الحجه هستند. ازکتاب احکام و مسائل فقه حنفي به زبان ساده ،تأليف:علامه قاضي ثناءالله پاني پتي،جزء1،ص106ايام تشريق سه روز هستند.يازدهم، دوازدهم، سيزدهم ذي الحجة.ازکتاب تعليم الاسلام بر اساس فقه مذهب حنفي،تأليف:علامه مفتي كفايت الله دهلوي، ترجمه:ابوالحسين عبدالمجيد مرادزهي خاشي از ام سلمه روايت است كه رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمود: [إِذَا دَخَلَتْ الْعَشْرُ وَأَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ يُضَحِّيَ فَلَا يَمَسَّ مِنْ شَعَرِهِ وَبَشَرِهِ شَيْئًا] (مسلم (1977))«زماني كه دهه ي ذي الحجه آغاز شد و كسي قصد قرباني داشت نبايد موي خود را كوتاه كند ويا از بدن خود چيزي را بردارد»..فلسفه ي اين كار و امتناع از گرفتن مو ويا ناخن، شايد بخاطر مشابهت با كساني است كه درمنی حيوان قرباني را به قربانگاه مي برند.ماوردی درباره اختلاف فقهادرعمل به این حدیث می نویسد:سه مذهب دراین باره است:فقهایی مانند شافعی عمل به این حدیث مستحب وسنت است واجب نیست واگرکسی عمل نکرد برایش مکروه است وحرام نیست.فقهایی مانند أَحْمَدَ بْنِ حَنْبَلٍ وَإِسْحَاقَ ابْنِ رَاهْوَيْهِ گفته اندعمل به این حدیث واجب است واگرکسی عمل نکند مرتکب کارحرامی شده است ، اماگروه سوم مانند أَبو حَنِيفَةَ وَمَالِكٍ –عمل به حدیث را سنت نمی دانند وکسی عمل نکندبه مکروهی مرتکب نمی شود دلیلشان هم اینست که:َلِأَنَّ مَنْ لَمْ يَحْرُمْ عَلَيْهِ الطِّيبُ وَاللِّبَاسُ لَمْ يَحْرُمْ عَلَيْهِ حَلْقُ الشَّعْرِ كَالْمُحِلِّ .اگربرکسی استعمال بوی خوش ولباس پوشیدن حرام نباشد تراشیدن مو هم حرام نمی شود مانند کسی که محرم نیست..